در این مقاله بخوانید
وسواس یک بیماری با ریشه اضطراب
راه حل درمان وسواس
می باشد و شامل : وسواس فکری ، وسواس عملی ، گاه و هر دو با هم می باشد .
وسواس فکری
وسواس فکری نوعی فکر، تکانه یا تصویر ذهنی مزاحم و تکراری است که کاملاً ناخواسته به ذهن هجوم میآورند. وسواسهای فکری معمولاً از جانب فرد به عنوان افکاری بیمعنی، ناپذیرفتنی، غیرعقلا نی، مقاومتناپذیر و گاهاً زشت تجربه میشوند و آشفتگی و اضطراب شدید را به دنبال دارند. وسواس عملی در اکثر موارد پاسخی است به یک وسواس فکری. محتوای عمده وسواسهای فکری شامل موارد زیر است:
آلودگی، تفکر مداوم صدمه جسمی به خود یا دیگران، اعمال تکرارشونده، رفتار غیرقابل پذیرش اجتماعی (شامل فکرهای مزاحم مثل دادزدن، ناسزا گفتن، کتک زدن. مثال: ممکن است این قدر جیغ بکشم که آبرویم برود.) و امور جنسی.
افکار وسواسی تنها به شش مورد فوق محدود نمیشوند و دامنه گستردهای دارند.(راه حل درمان وسواس)
وسواس عملی:
وسواس عملی عبارت است از رفتار یا اعمال ذهنی تکراری که بیمار برای کاهش پریشانی ناشی از افکار وسواسی آن را انجام میدهد. اعمال و رفتارهای وسواسی طبق یک رشته مقررات تشریفاتی یا قالبی انجام میشود.
برخلاف وسواسهای فکری که موجب اضطراب میشوند، وسواسهای عملی برای کاهش دادن اضطراب یا پریشانی انجام میگیرند؛ مثل تلاش برای پاکیزگی و نظم که گاهی ساعتها و حتی قسمت عمدهای از روز به طول میانجامند یا وارسی مکرر و سرزدنهای مکرر برای حصول یقین از اینکه کارها درست اجرا شده است. مثلاً اینکه چراغ، شیر گاز یا شیر آب بسته است، پنجره باز نیست و در قفل است. اقدام به اعمال تکراری، جادویی و حفاظتی مثل شمردن، ادای برخی ارقام، همراه داشتن طلسم یا دست زدن مکرر به قسمت خاصی از بدن .
توجه :وسواسهای فکری و عملی با یکدیگردر ارتباط بوده و یکی، دیگری را تقویت میکند.
برای درمان “مواجهه” حرف اول را میزند
تصور رایج در جامعه، وسواس را یک بیماری درمانناپذیر میداند و بسیاری روانپزشکان نیز تنها درمان دارویی را به عنوان آخرین راه مداوا پیشنهاد میکنند. این داروها تنها اثر کوتاهمدت دارند و تا اندازهای از اضطراب بیمار میکاهند و پس از قطع آن، دوباره اعمال وسواسی برمیگردد. به عقیده بسیاری از بیمارانی که از این داروها استفاده میکنند، این داروها با ایجاد حالت رخوت و خوابآلودگی تنها قدرت انجام کارهای تکراری را از آنها سلب میکند و هیچ تأثیری در کاهش افکار تکرارشونده ندارند.
بسیاری از متخصصان، رفتاردرمانی را درمان انتخابی و مؤثر بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی میدانند. رفتار درمانی در 60 الی 75 درصد بیماران مؤثر است. حساسیتزدایی، بازداری فکر، غرقهسازی تجسمی و شرطیسازی آزارنده نیز در درمان بیماران به کار رفته است.
برای درمان این گروه از بیماران پرهیز از ترحم بیجا و در عین حال اعتدال در رفتارهای درمانی و پرهیز از خشونت و انتقادهای تند و تهاجمی به بیمار قدرت می دهد. در این گروه، رواندرمانی حمایتی جای ویژه خود را دارد. به خصوص برای بیمارانی که برخلاف علایم خفیف یا شدید خود، قادر به کار و تطابق اجتماعی هستند. در مواردی که آداب وسواسی و اضطراب به سطح غیرقابل تحمل میرسد، باید بیمار را بستری کرد تا محیط بیمارستان و دوری از استرس، علایم بیماری را به سطح قابل تحمل کاهش دهد. نمونهای از این روشهای درمانی عبارتند از:
راه حل درمان وسواس
1. «مواجهه» یا”غرقهسازی”
این نوع درمان، مانع از آن میشود که بیمار از واقعیتها و مشکلات فرار کند. و در واقع او را وادار میکند که با «خود» روبهرو شود. این کار اضطراب فرد مبتلا را از بین میبرد و فکر مزاحم را ضعیف میکند. مثلاً اگر وسواس شستشو داریم، لباسی را بهعمد نجس کنیم و بپوشیم تا حالمان بد شود، آنگاه به خود بگوییم: «دیدی طوری نشد؟» پس از آن، به خود بگوئیم که «من توانستم.»
2.تکنیک حساسیتزدایی و تأخیر
هر بار که برای نمونه نیاز به شستن، آبکشیدن و یا حتی شمردن داشتیم، چند ثانیه صبر میکنیم و بعد آن کار را انجام میدهیم و به خود میگوییم: «سه ثانیه توانستم آن را به تعویق بیندازم.» و در روزهای بعدی، سعی میکنیم این زمان را طولانیتر کنیم. بدینشکل پس از مدتی، کنترل امور را بهدست خواهیم گرفت.
3.استفاده از شیوه تداعی و تخلیه
در این شیوه، سعی میشود آنچه را که در ذهن داریم. عرضه کرده و احساسات و افکار خود را از دوران کودکی تاکنون نسبت به خانواده، محیط، والدین و… بهخاطر آورده و بیان کنیم. بدین شکل، خاطرات تلخ بیماری که سبب پیدایش وسواس و… شدهاند، بیرون ریخته و آشکار میگردند و سرانجام، از شر آنها خلاص میشویم.
4. ورزش و پیادهروی
روزی نیمساعت پیادهروی تند با افزایش ترشح هورمونهای سروتونین و آندورفین خون که شادیآور، انرژیزا، رضایتآور، ترمیمکننده و تسکیندهنده دردها، آرامشبخش، کاهنده اضطراب هستند، سهم عمدهای در رفع اضطراب و افسردگی دارد.
5.تلقین موفقیتها
چون احساس یأس و افسردگی ناشی از آن زمینهساز وسواس است. تلقین موفقیتها نقش مهمی در درمان و پیشگیری دارد. با بهیادآوری موفقیتها، نعمتها و خوشبختیهای خود، باید بدانیم که هیچکس، حقیر نیست؛ اگرچه ممکن است محرومیتهای فراوانی را تجربه کرده باشیم، ولی تا میتوانیم به داشتههایمان بیندیشیم.
6. تغییر محیط وشرایط زندگی
باید محیطی دور از اغتشاش، بگومگو و فشار برای فرد بیمار فراهم شود. دوری از تنهایی و بودن با جمع مانند حضور در مسافرتهای جمعی، مهمانیها، کلاسها، گردهماییها و…الگوبرداری و مشاهده مستقیم این که دیگران چگونه زندگی میکنند، بسیار مؤثر است.
راه حل درمان وسواس